نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جالب انگیز و آدرس jaleb-angiz.LoxBlog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





سایت های مفید

حيدر بابا دنيا يالان دنيادي افلاطونان نوح دان گالان دنيا دي....

 وااای بر ما         

        



برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 24 مرداد 1398برچسب:, ] [ 16:12 ] [ nima ]

  

                   57293476494872566390.jpg (389×128)

        لطفا برای دریافت ساکس رایگان به ادامه مطلب مراجعه کنید.

 

 

تاریخ آخرین تغییرات:1391/07/02


ادامه مطلب


برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 28 تير 1398برچسب:, ] [ 1:25 ] [ nima ]

 جهت اطلاع از آدرس بعدی سایت در صورت فیلتر شدن لطفا در خبرنامه سایت عضو شوید

 

برای سفارش بنر ارزان و یا تبادل بنر از فرم تماس با ما اقدام فرمایید

 

 

 

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 23 تير 1398برچسب:, ] [ 22:38 ] [ nima ]

صبح داشتم می‌رفتم کارخونه، دوتا سگ دعواشون شده بود. از میون حرفاشون شنیدم که یکی به دیگری گفت: "خفه شو، مث آدم داری دروغ می‌گی". شرمنده شدم!!!!!!!!!!!!!!!!!!

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

حسین رضازاده در پیامی، زلزله اردبیل را تقدیم مقام معظم رهبری کرد!!! 

 

شما را به خواندن ادامه این مطالب دعوت میکنم !


ادامه مطلب


برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:مطالب جالب,با مزه,با حال,مطلب خنده دار و ,,, ,, ] [ 16:40 ] [ nima ]

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, ] [ 21:50 ] [ nima ]

 این هم یک تست هوش جالب :

 باید پس از خواندن سئوال در عرض فقط 5 ثانیه به آن جواب درست را بدهید و حتما آن را به سرعت یادداشت کنید (آساني سوالات شما را گول نزند !!!).

 1-      بعضی از ماهها 30 روز دارند بعضی 31 روز. چند ماه 29 روز را دارد؟


شما را به خواندن ادامه این مطالب دعوت میکنم !


ادامه مطلب


برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, ] [ 12:11 ] [ nima ]

 به این میگن زن زندگی.



برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, ] [ 11:30 ] [ nima ]

 1- در پشت سر یه دوچرخه سوار در حال رانندگی هستید، قصد گردش به راست دارید، چکار میکنید؟

 

 

الف ـ سرمون رو از شیشه میاریم بیرون میگیم هوووو یــره مگه کوری برو اونور دیگه.

 

ب ـ به موازات دوچرخه سوار حرکت میکنیم و یه هو میپیچیم جلوش تا حالش گرفته شه.

 

ج ـ پشت سرش یه بوق خفن میزنیم تا هُل شه و بخوره زمین و بعد از روش رد میشید طوری که مخش بپاشه بیرون

 

د ـ با ماشین میکوبیم بهش تا بیفته زمین و بعد از رو مخش رد میشیم.

 

 


ادامه مطلب


برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 26 تير 1390برچسب:, ] [ 13:51 ] [ nima ]

 

1- چیزی در مورد ماشین فهمیدن ، البته به جز رنگش
2- درک مضمون اصلی یک فیلم هنری
3- 24 ساعت رو بدون فرستادن sms زندگی کردن
4- بلند کردن چیزی

 

 

شما را به خواندن ادامه این مطالب دعوت میکنم !

 

 

 

 

 


ادامه مطلب


برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 26 تير 1390برچسب:, ] [ 13:42 ] [ nima ]

  با سلام و صلوات به روح تمام مسافرین عزیز

 
 
 

و با درود به وزیر محترم راه و ترابری

 
 
 

ورود شما را به پرواز لایتناهی هواپیمای جمهوری اسلامی ایران خوشامد می گوییم

 
 
 

خداوندا مشیت خودت را در رسیدن و لقاء به خود برما قراردادی و سرعت آن فزون كن

 
 
 

مقصد ما به احتمال 99% بهشت موعود و احتمالأ 1% مقصدی كه بر روی بلیط درج شده می باشد.

 
 
 

خلبان پرواز مرحوم شهید كاپیتان بهشت زاده و گروه پروازی بد اخلاق؛ سفری خوش برای شما آرزمند است.

 
 
 

لطفأ به علامت نكشیدن سیگار اصلأ توجه ننموده و آخرین سیگار زندگیتان را به خوشی دود نمایید.

 
 

بستن كمربندها اصلأ ضرورتی ندارد و كاملأ بدرد نخور است.

 
 

در صورت بروز اشكال در سیستم هوای كابین ماسكهایی از بالای سر شما آوزیزان خواهد شد كه شما قبل از آن رایحه خوش ملایك را احساس خواهید كرد.

 
 

این هواپیما مربوط به هزاره دوم میلادی بوده و دارای دو درب اضطراری در جلو، دو در كنارین و یك درب عقب می باشد كه چندین سال است اهرم های آن كار نمی كند.

 

ارتفاع پرواز به احتمال قریب به یقین تا آسمان هفتم بوده و هوای بهشت بسیار عالی است.

 

سفر خوشی را برای شما آرزومندیم

 

از اون جاییكه هیچ خارجی احمقی وجود ندارد كه من لازم باشد یه بار دیگر به انگلیسی بلغور كنم، سرتونو درد نمی آورم.

 

مرگ راحتی داشته باشید.



برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 26 تير 1390برچسب:, ] [ 13:32 ] [ nima ]

 ین هم پرنده اسکل قیافه اش را نگاه کنید عین بیشعورهاست بخاطر همین به یه نفر که بیشعوره میگن اسکل.

در خصوصیات این پرنده نوشته که او وقتی برای زمستان غذا جمع آوری میکند محل نگهداری آنها را فراموش میکند و بخاطر همین با مشکل مواجه می شود، یا هنگام خانه سازی فراموش می کند که خانه اش را کجا ساخته است، و اگر از لانه اش بیرون بیاید راه بازگشت را پیدا نمیکند

  

 

 

شما را به خواندن ادامه این مطالب دعوت میکنم !


ادامه مطلب


برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 25 تير 1390برچسب:, ] [ 1:19 ] [ nima ]

 وقتی اینترنت قطع میشه این کارها رو انجام بدید! ( طنز )


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


1. بشینید و مگس بپرونید ! 

2. از ۱ تا ۱ میلیون بشمارید 

 

شما را به خواندن ادامه این مطالب دعوت میکنم !

 


ادامه مطلب


برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 25 تير 1390برچسب:, ] [ 1:15 ] [ nima ]

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


با شروع فصل تابستان و تعطیلات تابستانی برای خیلی از هموطنان، سفرهای تابستانی هم در شرف شروع شدن است و لابد شما دوستان عزیزم در 
پرشین استار هم کم و بیش در تدارک برنامه ای برای مسافرتی هر چند کوتاه هستید که امیدوارم تحت هر شرایطی بهتون خوش بگذره و خاطرات بیاد ماندنی و خوبی را برای شما به همراه داشته باشه، اما همونطور که می دونید هر چیزی آدابی داره و راه و روشی خصوصا مسافرت که نمیشه از خیلی ضروریات اون صرفنظر کرد حتی زهر کردن سفر برای دیگران!


 


ادامه مطلب


برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 25 تير 1390برچسب:, ] [ 1:14 ] [ nima ]

 چقدر عجیبه که تا وقتی مریض نشی کسی برات گل نمی آره

 

 

 

شما را به خواندن ادامه این مطالب دعوت میکنم !


ادامه مطلب


برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 25 تير 1390برچسب:, ] [ 1:11 ] [ nima ]

 

 
 
شما به علائم توجه نكردید! میشه گواهینامه شما رو ببینم؟
 
 
شما را به خواندن ادامه این مطالب دعوت میکنم !


ادامه مطلب


برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 25 تير 1390برچسب:, ] [ 1:4 ] [ nima ]

 از رفتگر محله عیدی بگیرید.

گربه تون رو مدام از پشت بام به پایین پرت کنید تا پرواز کردن یاد بگیره.

سی دی قفل دار رو بشکنین تا قفلش باز بشه.

جوراب های کثیف رو به پره های پنکه ببندید و پنکه را روشن کنید.


شما را به دیدن ادامه مطلب دعوت میکنم

 

 

 

 


ادامه مطلب


برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:, ] [ 13:0 ] [ nima ]

 پزشکان معمولا خاطرات جالبی از کار و بیمارانشان دارند.

علت جالب بودن این خاطرات یا بخاطر برخوردهای بانمکی است

که بیماران با پزشک یا بیماریشان می‌کنند

یا کمبود اطلاعات پزشکی است یا شاید وقوع بعضی اتفاقات

در فضایی که سایه مرگ و بیماری در آن وجود دارد خود به خود تبدیل به طنز می‌شود.

اما مهم اینجاست که یک پزشک عمومی با ذوق اهل شهرکرد هر از چندگاهی

خاطراتش را از این ماجراها در وبلاگش می‌نویسد که بسیار خواندنی هستند:


شما را به خواندن ادامه این مطالب دعوت میکنم !


ادامه مطلب


برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:, ] [ 12:47 ] [ nima ]

 در صف طولانی بهشت ،در روز قیامت یک راننده اتوبوس در جلو و یک کشیش پشت سر راننده ایستاده بودند .نوبت راننده که رسید فرشته‌ای نگاهی عمیق به کارنامه‌اش انداخت و بهش  گفت: شما بفرمائید بهشت. نوبت کشیشه که رسید فرشته نگاهی به کارنامه‌اش کرد و بی معطلی گفت: شما برید جهنم که به خدمتتون برسند. کشیشه تا اینو شنید صدای اعتراضش بلند شد که: این بی عدالتیه که این یارو ، راننده اتوبوس به بهشت بره و من‌ به جهنم. من که  تمام عمرم را تو کلیسا صرف عبادت خدا کرده‌ام.فرشته با مهربانی بهش گفت: ببین، اون یارو رانننده اتوبوس وقتی رانندگی میکرد تمام سرنشینان اتوبوس هر کاری داشتند ول میکردند فقط  دعا میکردند ولی تو ، وقتی موعظه میخوندی تمام کسانی که تو کلیسا بودند خوابشون  میگرفت.



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:, ] [ 12:46 ] [ nima ]

 1)      مدرسه رفتن بی فایده است چون اگه باهوش باشی معلم وقت تو رو تلف میکنه اگه خنگ باشی تو وقت معلمو.

۲) دنبال پول دویدن  بی فایده است چون اگه بهش نرسی از بقیه بدت میاد اگه بهش برسی بقیه از تو.

۳) عاشق شدن بیفایده است چون یا تو دل اونو میشکنی یا اون دل تورو یا دنیا دل هردوتونو.

۴) ازدواج کردن بی فایده است چون قبل از 30 سالگی زوده بعد از 30 سالگی دیر.

۵) بچه دار شدن بی فایده است چون یا خوب از آب در میاد که از دست بقیه به عذابه یا بد از آب در میاد که بقیه از دستش به عذابن.

۶) پیک نیک رفتن بی فایده است چون یا بد میگذره که از همون اول حرص میخوری یاخوش میگذره که موقع برگشتن غصه میخوری.

۷) رفاقت با دیگران بی فایده است چون یا از تو بهترن که نمیخوان دنبالشون باشی یا ازشون بهتری که نمیخوای دنبالت باشن.

۸) دنبال شهرت رفتن بیفایده است چون تا مشهور نشدی باید زیر پای بقیه رو خالی کنی ولی وقتی شدی بقیه زیر پای تو رو خالی میکنن.

9) وبلاگ نویسی بی فایده است چون یا خوب مینویسی که مطلبتو میدزدن و حرص میخوری یا بد مینویسی که مطلبتو نمیخونن و حرص میخوری.



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:, ] [ 12:43 ] [ nima ]

 شرلوک هولمز کارآگاه معروف و معاونش واتسون رفته بودند صحرا نوردی و شب هم چادری زدند و زیر آن خوابیدند. نیمه های شب هولمز بیدار شد و آسمان رانگریست. بعد واتسون را بیدار کرد و گفت: نگاهی به آن بالا بینداز و به

 

من بگو چه می بینی؟

واتسون گفت: میلیونها ستاره می بینم .

هولمز گفت: چه نتیجه میگیری؟

واتسون گفت:

ازلحاظ روحانی نتیجه می گیرم که خداوند بزرگ است و ما چقدر در این دنیا حقیریم.

 از لحاظ ستاره شناسی نتیجه می گیریم که زهره در برج مشتری است، پس باید اوایل تابستان باشد.

 از لحاظ فیزیکی، نتیجه میگیریم که مریخ در موازات قطب است، پس ساعت باید حدود سه نیمه شب باشد.

شرلوک هولمز قدری فکر کرد و گفت:

 واتسون تو احمقی بیش نیستی. نتیجه اول و مهمی که باید بگیری اینست که چادر ما را دزدیده اند!!!



برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:, ] [ 23:19 ] [ nima ]

 روزی همه‏ ی دانشمندان که از دنیا رفته ‏بودند، وارد بهشت شدند. آنها تصمیم گرفتند تا قایم‏باشک بازی کنند متأسّفانه اینشتین اوّلین نفری بود که باید چشم می‏گذاشت. او باید تا 100 می‏شمرد و سپس شروع به جستجو می‏کرد همه پنهان شدند الا نیوتون، نیوتون فقط یک مربّع به طول یک متر کشید و درون آن ایستاد، آن‏هم دقیقاً در مقابل اینشتین!

اینشتین شمرد: 97، 98، 99، 100 او چشماشو باز کرد و دید که نیوتون در مقابل چشماش ایستاده...

اینشتین فریاد زد: نیوتون بیرون! ( سُك سُك!) نیوتون بیرون! ( سُك سُك)

نیوتون با خونسردی سرِ جایش ماند و گفت: من بیرون نیست.م او ادّعا کرد که اصلاً من نیوتون نیستم.

تمام دانشمندان از مخفیگاهشون بیرون اومدن تا ببینن اون چطور می‏خواد ثابت کنه که نیوتون نیست. نیوتون ادامه داد که من در یک مربع به مساحت یک متر مربع ایستاده‏ام... که منو نیوتون بر متر مربع می‏کنه... از آنجایی که نیوتون بر متر مربع برابرِ یک پاسکال است، بنابراین من پاسکالم؛ پس پاسکال باید بیرون بره!

  (پاسکال سُك سُك)



برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:, ] [ 22:59 ] [ nima ]

 مراسم قرعه‌کشي رقابت‌هاي ليگ برتر باشگاه‌هاي فوتبال ايران عصر امروز در سازمان ليگ فدراسيون فوتبال برگزار شد و برنامه کامل رقابت‌هاي نيم فصل به شرح در  ادامه مطلب است.

 

 

 


ادامه مطلب


برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:, ] [ 22:58 ] [ nima ]

 زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبا‌ب‌ کشی کردند.
روز بعد، ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایه‌اش در حال آویزان کردن رخت‌های شسته است و گفت: «لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمی داند چه طور لباس بشوید. احتمالا باید پودر لباس‌ شویی بهتری بخرد.»
همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت.
هربار که زن همسایه لباس‌های شسته‌اش را برای خشک شدن آویزان می‌کرد 
زن جوان همان حرف را تکرار می‌کرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباس‌های تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت: «یاد گرفته چطور لباس بشوید. مانده‌ام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده!»
مرد پاسخ داد: «من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجره‌هایمان را تمیز کردم!»



برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:, ] [ 16:55 ] [ nima ]

 گاو ما ما می کرد

گوسفند بع بع می کرد
سگ واق واق می کرد
و همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی
شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود. حسنک مدت های زیادی است که به خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می کند. او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند.
موهای حسنک دیگر مثل پشم گوسفند نیست چون او به موهای خود گلت می زند.
دیروز که حسنک با کبری چت می کرد . کبری گفت تصمیم بزرگی گرفته است.کبری تصمیم داشت حسنک را رها کند و دیگر با او چت نکند چون او با پتروس چت می کرد. پتروس همیشه پای کامپیوترش نشسته بود و چت می کرد. پتروس دید که سد سوراخ شده اما انگشت او درد می کرد چون زیاد چت کرده بود. او نمی دانست که سد تا چند لحظه ی دیگر می شکند. پتروس در حال چت کردن غرق شد.


برای مراسم دفن او کبری تصمیم گرفت با قطار به آن سرزمین برود اما کوه روی ریل ریزش کرده بود . ریزعلی دید که کوه ریزش کرده اما حوصله نداشت . ریزعلی سردش بود و دلش نمی خواست لباسش را در آورد . ریزعلی چراغ قوه داشت اما حوصله درد سر نداشت. قطار به سنگ ها برخورد کرد و منفجر شد . کبری و مسافران قطار مردند.
اما ریزعلی بدون توجه به خانه رفت. خانه مثل همیشه سوت و کور بود . الان چند سالی است که کوکب خانم همسر ریزعلی مهمان ناخوانده ندارد او حتی مهمان خوانده هم ندارد. او حوصله ی مهمان ندارد. او پول ندارد تا شکم مهمان ها را سیر کند.
او در خانه تخم مرغ و پنیر دارد اما گوشت ندارد
او کلاس بالایی دارد او فامیل های پولدار دارد.
او آخرین بار که گوشت قرمز خرید 
چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت . اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنیای ما خیلی چوپان دروغگو دارد به همین دلیل است که دیگر در کتاب های دبستان آن داستان های قشنگ وجود ندارد.



برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:, ] [ 16:54 ] [ nima ]

 یک روز یک دختر کوچک در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزى مى‌کرد نگاه مى‌کرد.

ناگهان متوجه چند تار موى سفید در بین موهاى مادرش شد.

از مادرش پرسید: مامان! چرا بعضى از موهاى شما سفیده؟

مادرش گفت: هر وقت تو یک کار بد مى‌کنى و باعث ناراحتى من مى‌شوی، یکى از موهایم سفید مى‌شود.

دختر کوچولو کمى فکر کرد و گفت: حالا فهمیدم چرا همه موهاى مامان بزرگ سفید شده!



برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:, ] [ 16:50 ] [ nima ]

 مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی می‌کند و تا کنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است.

پس یکی از افرادشان را نزد او فرستادند.

مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی برخوردارید ولی تا کنون هیچ کمکی به خیریه نکرده‌اید. نمی‌خواهید در این امر خیر شرکت کنید؟

وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید متوجه شدید که مادرم بعد از یک بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت و در طول آن سه سال، حقوق بازنشستگی‌اش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمی‌کرد؟

مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه، نمی‌دانستم. خیلی تسلیت می‌گویم.

وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو پایش را از دست داده و دیگر نمی‌تواند کار کند و زن و ۵ بچه دارد و سالهاست که خانه نشین است و نمی‌تواند از پس مخارج زندگیش برآید؟

مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر) نه . نمی‌دانستم. چه گرفتاری بزرگی…

وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سالهاست که در یک بیمارستان روانی است و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینه‌های درمانش قرار دارد؟

مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمی‌دانستم این همه گرفتاری دارید…
وکیل: خوب. حالا وقتی من به این ها یک ریال کمک نکرده‌ام، شما چه طور انتظار دارید به خیریه شما کمک کنم؟



برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:, ] [ 16:48 ] [ nima ]

یک روز کارمند پستی که به نامه‌هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می‌کرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه‌ای به خدا !

با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود:
خدای عزیزم بیوه زنی هشتادوسه ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می‌گذرد. دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید.

این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می‌کردم. یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده‌ام، اما بدون آن پول چیزی نمی‌توانم بخرم. هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم . تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن …

کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد. نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند. در پایان نودوشش دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند …

همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند. عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت، تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسید که روی آن نوشته شده بود:نامه‌ای به خدا !

همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند. مضمون نامه چنین بود :

خدای عزیزم، چگونه می‌توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم. با لطف تو توانستم شامی ‌عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم. من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی … البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته‌اند!!…



برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:, ] [ 16:44 ] [ nima ]

 مرد بیکاری برای آبدارچی گری در شرکت مایکروسافت تقاضای کار داد. رئیس هیات مدیره با او مصاحبه کرد و نمونه کارش را پسندید.سرانجام به او گفت شما پذیرفته شده اید. آدرس ایمیل تان را بدهید تا فرم های استخدام را برای شما ارسال کنم.مرد جواب داد : متاسفانه من کامپیوتر شخصی و ایمیل ندارم.رئیس گفت امروزه کسی که ایمیل ندارد وجود خارجی ندارد و چنین کسی نیازی هم به شغل ندارد.

مرد در کمال ناامیدی آنجا را ترک کرد. نمی دانست با ده دلاری که در جیب داشت چه کند.تصمیم گرفت یک جعبه گوجه فرنگی خریده دم در منازل مردم ان را بفروشد. او ظرف چند ساعت سرمایه اش را دوبرابر کرد . به زودی یک گاری خرید. اندکی بعد یک کامیون کوچک و چندی بعد هم ناوگان توزیع مواد غذایی خود را به راه انداخت.

او دیگر مرد ثروتمند و معروفی شده بود. تصمیم گرفت بیمه عمر بگیرد. به یک نمایندگی بیمه رفت وسرویسی را انتخاب کرد. نماینده بیمه آدرس ایمیل او را خواست ولی مرد جواب داد ایمیل ندارم. نماینده بیمه با تعجب پرسید شما ایمیل ندارید ولی صاحب یکی از بزرگترین امپراتوریهای توزیع مواد غذایی در آمریکا هستید. تصورش را بکنید اگر ایمیل داشتید چه می شدید؟ مرد گفت احتمالا آبدارچی شرکت مایکروسافت بودم



برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:, ] [ 16:41 ] [ nima ]

 خدایا چرا من ؟

آرتوراش  قهرمان افسانه ای تنیس هنگامی که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت، با تزریق خون آلوده، به بیماری ایدز مبتلا شد طرفداران آرتور از سر تا سر جهان نامه هایی محبت آمیز برایش فرستادند


.

یکی از دوستداران وی در نامه خویش نوشته بود: “چرا خدا تو را برای ابتلا به چنین بیماری خطرناکی انتخاب کرده؟”

آرتور اش، در پاسخ این نامه چنین نوشت

:

در سر تا سر دنیا بیش از پنجاه میلیون کودک به انجام بازی تنیس علاقه مند شده و شروع به آموزش می کنند

.

حدود پنج میلیون از آن ها بازی را به خوبی فرا می گیرند

.

از آن میان قریب پانصد هزار نفر تنیس حرفه ای را می آموزند

و شاید پنجاه هزار نفر در مسابقات شرکت می کنند

پنج هزار نفر به مسابقات تخصصی تر راه می یابند

.

پنجاه نفر اجازه شرکت در مسابقات بین المللی ویمبلدون را می یابند

.

چهار نفر به مسابقات نیمه نهایی راه می یابند

.

و دو نفر به مسابقات نهایی

.

وقتی که من جام جهانی تنیس را در دست هایم می فشردم هرگز نپرسیدم که “خدایا چرا من؟

و امروز وقتی که درد می کشم، باز هم اجازه ندارم که از خدا بپرسم :”چرا من؟



برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:, ] [ 16:36 ] [ nima ]

 

http://radsms.com/image/image_post/matalebe-jaleb/poshte-kamoiyoni.gif

 

 

 

بعضی از راننده کامیون ها جمله های جالبی مینویسن

پشت ماشیناشون ! حالا یا جنبه طنز داره یا جمله های فلسفیه

یا عاشقانه است یا…

خلاصه توی این پست یه مشت جملات پشت کامیونی آماده کردم

قشنگه ! حتما بخونید

 

 

شما را به خواندن ادامه این مطالب دعوت میکنم !

 

 

 

 

 

 


ادامه مطلب


برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:, ] [ 12:27 ] [ nima ]
درباره وبلاگ

به وبلاگ خودتون خوش آمدید!
آرشيو مطالب
امکانات وب

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 41
بازدید هفته : 116
بازدید ماه : 227
بازدید کل : 41158
تعداد مطالب : 40
تعداد نظرات : 102
تعداد آنلاین : 1



« ارسال براي دوستان »
نام شما :
ايميل شما :
نام دوست شما:
ايميل دوست شما:

Powered by ParsTools
سيزده به در با ماشين پرايد بازي